• وبلاگ : حرف آخر
  • يادداشت : حرف چهاردهم
  • نظرات : 8 خصوصي ، 24 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام-موسيقي يک واقيعت زندگيه و مي تونه در مسير کمال انساني قرار بگيره اين دليل نمي شه بگيم چون الان غالبا آدماي بي دين در عرصه موسيقي فعال هستند واز اون در جهت کارهاي خودشون استفاده مي کنند پس اونو بايد کنار گذاشت .ابدا ، تمام علوم مخلوق خدايندموسيقي شاخه از علم رياضيه که اگه بتونيم درست برخورد کنيم مي تونيم از اون درجهت باروري اخلاقي استفاده کرد .
    از شما برا نوشته خوبتون سپاسگزارم
    کاربر گرامي
    در تاريخ جمعه 23 دي 90 نوشته (حرف چهاردهم ؛ موسيقي !) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.


    سلام اتفاقا منم براي کارم يه چيزي توي مايه هاي همين مطلب گذاشتم همين همين ک نه اما سئوال بود نه جواب.

    خوشحال ميشم شما هم بيايد

    پاسخ

    آدرستو اشتباه نوشتي عزيز. اصلاحش كن ك بتونم بيام


    سلام اولا وبلاگ زيبايي داريد.

    ثانيا:موسيقي اگر غنا باشد که حرام است.ولي اگر نباشد مشکل ندارد.لذا فرقي هم نميکند که رو آدم تاثير مثبت داشته باشد يا منفي.اما اگر موسيقي چه غنا و چه غير غنا باعث غفلت از ياد خدا بشود حرام است ملاک ياد خداست.

    آره منم شنيدم که موسيقي رو بچه تاثير داره اما فقط يه نظريه ي نيم اثبات شدست يعني رو بعضي ها تاثير داشته رو بعضي ها تاثير نداشته.

    ثالثا:اساس موسيقي راک بر پايه ي شيطان پرستي است.و اين حرکات هم نشان از شيطان پرستي است.

    ولي در کل چالش جالبي بود موفق باشيد يا حق

    پاسخ

    بابا شما ك همه رو بر پايه دين و عقايد ج دادي!! من و خيليا دنبال دليل علمي هستيم!

    من که کلا بعد از گوش دادن سخنراني استاد سعي کردم موسيقي زياد گوش نکنم

    البته سخته ها ولي خب بايد سعي کرد

    درباره شعره هم ، اي بابا خودت که يه پا استادي

    سلام

    ممنون از لطفتون

    شاعر شعر استاد سعيد بيابانکي هستند ، بله شعر درست نوشته شده

    درضمن حتما ميام پستتون رو مطالعه ميکنم ، چون عادت ندارم نظرهام درباره اون پست نباشه

    التماس دعااا

    پاسخ

    مي شناسم سعيد بيابانكي رو... نمي دونم... بارها شعر رو خوندم ولي ايراد وزني داره ب نظرم. تازه بعضي جاهاش بايد يه كلمه كوچيك هم باشه ولي نيست.... مثلا مصراع اول اين جوري گوش نواز تره:ما را به يك كلاف به يك تكه نان فروختند.... قاعدتا نان بايد با كلمه ي تكه بياد نه تنها.


    سلام عزيزم...

    خوندمت و دارم فکر ميکنم که من هميشه يه مشکل با موسيقي داشتم و دارم...

    شخصا همه جورموسيقي گوش نمي کنم...چون شديدا معتقدم که موسيقي بخاطر ويژگي هاي ذاتي و جذابيتش ناخودآگاه تاثير زياد و عجيبي رو روحيه آدم داره...بنابراين به خودم اجازه نمي دم هرجور موسيقي رو گوش کنم...حتي اگه حرمت فقهي بعضي موسيقي ها رو بذارم کنار،اصلا از نظر علمي هم ثابت شده که بعضي از موزيکا رو نبايد گوش کرد...

    ولي مشکلي که با مسئله موسيقي دارم دقيقا اينه که اسلام با همه جور موسيقي مشکل داره يا با بعضياش...يه مدت فکر ميکردم فقط بعضي موسيقيا رو حروم مي دونه،ولي از چند روحاني -که البته آدمهاي باسوادي هم بودن- پرسيدم و بعضي مطالب رو خوندم،احساس کردم اسلام ترجيح ميده هيچ نوع موسيقي گوش نکنيم... و راستش من شخصا با فهم دليل حرمت مطلق موسيقي مشکل دارم...

    راستي ببخش دير اومدم...

    الان هم تو قلب امتحاناييم: به اميد نيفتادن....الهي آمييييييييين!!!!

    پاسخ

    در مورد جمله آخر واقعا آمين! التماس دعا!مي دوني... علت مخالفت اسلام با هر نوع موسيقي رو هنوز نمي دونم ولي اين حديث رو شنيدي ك توي بهشت درختي هست ك وقتي باد مي وزه از شاخه و برگاي اون درخت صدايي بلند ميشه كه اونقدر شنيدني و زيبائه ك همه به اتفاق معتقدن زيبا تر از اون صدا رو هرگز نشنيدن... و صداي ساز اون درخت رو تنها كسايي مي تونن بشنون ك توي دنيا به هيچ موسيقي گوش ندادن...

    بحث جالبي بود

    تبريک ميگم

    افرين

    در اين روزمرگيهاي امروز و هر روزمون... موضوعي مناسب براي بحث و تفکر مطرح کردي...

    عزيزم کاملا درسته... موسيقي يه جورايي مستقيما به روح ارتباط داره... و اين فقط مختص به انسانها نيست... خيلي غم انگيزه...وقتي به اين فکر ميکنم که عمر موسيقيداناني چنين بر جسته اينقدر کم بوده...

    به نظر من موسيقي... چه سنتي... چه مدرن ... هر دو ميتونن تاثيرات مثبت يا منفي روي روان يا روح انسانها بزارن... من خودم گاهکي راک گوش ميدم و موسيقي مورد علاقم..تقريبا راک هست...اما قبول دارم که گاهي واقعا احساس ميکنم روحم از درون داره ناله ميکنه که تورو خدا بسه!!! ارامش ميخوام... يه قطره ارامش... يه کوچولو استراحت... يه پيانويي... ويولوني... موسيقي ملايمي... بزار نفس بکشم...

    بحثت خيلي جاي تأمل داره... و توي يه کامنت کوچولو نميگنجه( البته نظرات قصار اينجانب) دنبال ميکنمت



    سلام بانوي من
    که ياد تو چه پا بر جاست
    سلام بر روي ماه تو
    عزيز دل سلام از ماست


    تازگيهاست که بر گشتم
    چرا قهر آخه؟؟؟
    من که از ارادتمنداي ديروز و امروز تو بودم و هستم
    توي اون يکي ادرست برات پيغام گذاشتم
    بانو جان
    نميدوني چه حالي داره وقتي قهر ميکني
    لج ميکني
    داد ميزني
    حذف ميکني
    يه جورايي انگار ادرنالين تو مغزت کشف و ضبط ميشه
    به هر حال خوشحالم که دوباره افتخار دادي
    من دست يا علي که بدم
    تا اخرش رفيقتونم....
    حتي اگه به غيبتهاي ضغري و کبري هم که برم... خونه اول و اخرم اينجاست... :)
    خيليييييييي خوشحالم کردي بانو جان

    ادامه:

    افلاطون در رساله ي فايدروس مي گه:الهام شکلي از ديوانگي در هنره ... الان روان شناسي ثابت کرده ناخودآگاه يعضي ها ... بعضي ها ... پتانسيل غرق شده گي توي المان هاي ناخودآگاهش رو دارن ...مثلاً بتهوون اگر اون دوران کودکي رو نداشت و اون مشکلا رو ... حتا اگه سراغ موسيقي نمي رفت و سراغ نقاشي مي رفت ...باز هم زود مي مرد و اون همه بلا سرش مي اومد ...

    بنياد گرايي يعني همين بانو ... يعني نويسنده ي اين کتاب بدون داشتن مطالعه ي روان شناسي و فلسفه و تاريخ هنر ... + تجربه بياد و نظر غلط به نفع بنياد هاي اعتقاديش بده ... کاري که توي رسانه هاي همين کشور داره اتفاق مي افته و ذهن جووناي ما رو مثل خودش بنياد گرا ... ولو اين که مث من آگاهي اي خيلي کم درمورد موسيقي داشته باشه ... من مي گم اگه يم خوايم درمورد يه چيزه کلان اظهار نظر کنيم بسترهايي کلاني رو هم تجربه کنيم که انقدر بديهي و پيش پا افتاده نشه باهاش مقابله کرد ...

    حالا منم مي خوام بگم چون توي موسيقي راک و رپ تکون خوردن خيلي اتفاق مي افته و يجورايي شبيه به نماز يهوديان هست پس اين موسيقي يه ابزار ماسوني هست که توي شيطان پرستي هم خيلي کارکرد داره ...و اصلن علامت رپ علامت ماشون هاست و الخ.

    اين برداشت ها تا آخر مثل همون ديواري که آجرش کجه بالا نمي ره؟

    من توي موسيقي سنتي بي نهايت مثال مي تونم بزنم که تکون خوردن ناشي از از خود بدر شده گي که توي مبحث عميق "فرد" جا مي گي ره خيلي بيش تر از تکون خوردن آدميه که داره راک يا رپ کار مي کنه ... اين قياس استنتاجيه و مي تونه کاملن اشتباه باشه ...

    ببخشيد که انقد مفصل و زياد و گاهاًتند شد ... اگه تو نبودي برا هيچ کس انقد نمي نوشتم چون دوستمي دوست دارم ازت چيز ياد بگيرم و ازم چيز ياد بگيري.در مورد ماسون ها همون اول گفتم که دوست دارم بدونم گرچه نقد هاي زيادي دارم و کردم پس شنونده شم...اما در مورد هنر و فلسفه که وارد اين مبحث بشه مي تونم حرف بزنم و زدم.

    درمورد اون همايش هم که قرار بود ... و نشد ...بعله ... شما محققي...اصلن موضوع اين بود که دانشجو ها بشن سخنران...دانشجوهايي که توي اين موضوع مطالعه دارن مثل تو.

    سلام.

    پاسخ

    خب شايد جوابي كه براي اون يكي كامنت دادم به درد اينم بخوره چون كلي گفتم ولي يه سوال فني: تو تا حالا كنسرت بعضي از گروه هاي موسيقي غربي مثه وست لايف رو ديدي؟ يا مريلين منسون ك خيلي شديد تر از نوع اوله! خون خوردن وسط كنسرت رو ديدي... ؟؟؟ تكون خوردن توي موسيقي سنتي هر چقدر هم شديد تر باشه ولي باز شرف داره ب ادا اطواراي اونا! بحث من همين شرافته! بازم بي نهايت ازت ممنونم. ممنونم ك اين قدر وقت گذاشتي. لذت مي برم از اينكه نظراتت رو مي خونم دوست عزيزم.

    سلام بانو ... معذرت مي خوام ازين که نمي اومدم کامنت بذارم ... امتحاناي اين ترمم رفت توي چهار راه ارشد! يک تصادف عظيمي شد!اما مي دوني که مي خوندم ... و باز هم حرف دارم و کلي انتقاد بهت!قرار بود بعد سفر نسبت به اون دو تا کامنت طول و درازم واکنشي نشون بدي! ندادي.

    اما باز من حرف هام رو مي زنم ... جوابت به کامنت آقاي عبدالصمد(آرايش جان) رو ديدم و کنجکاو شدم يه بار ديگه پستت در مورد موسيقي و جواب ايشون رو بخونم ... وقتي درمورد بنياد گرايي و وارد نکردن اعتقادات شخصي گفتم(همون سکولاريسمي که ما بخاطر اسمشو فرنگي بودنش و آمريکايي بودنش و ... بهش فحش مي ديدم و قبولش نداريم و مث خيلي چيزاي ديگه نگاه دايي جان ناپلئوني-تئوري توطئه- بهش داريم و نمي خوايم قبول کنيم بايد يه روز جنگ با همه ي دستاورداي غربي رو تموم کنيم و اعتراف کنيم همه چيزش بد نيست ... اما متاسفانه مبحث عميق رسانه ازين طرفش ضربه هاي جبران ناپذيري روي روانمون گذاشته ... مث رسانه هاي بنياد گرا و يک سويه نگر کشورمون : تلويزيون و راديو و روزنامه و فرهنگ سازي هاي اشتباه ديني و اعتقاديشون ...و آدمايي مث من و تو که تند و محکم هستيم در برابر مواضعمون بايد مواظب باشيم ... خيلي هم باشيم ...)هخون موقع فهميدم خيلي کلي گفتم ... و اين خيلي پيچيده ست ... ديدم که سعي کردي اين نقد رو بپذيري اما نه به طور کامل ... مي دوني که من سه تار مي زنم و خواننده ي ارکستر کرال ايراني ام و فلسفه هنر مي خونم پس مسلماً وابستگي عميقي دارم به اين مباحث ... اما وقتي مي خوام درموردشون فقط " سوال" بپرسم ... مواظبم که سوالامم جهت دار نباشه ... کاري که سقراط در قبال مخاطبينش مي کرد ... تا ذهن مخاطب رو ناخودآگاه به سمت موضع خودش بکشونه ...و دانش مخاطبشو با تناقض مواجه کنه و يه مبحث جديدبگيره ... که بعدن هگل بسطش داد و تبديلش کرد به ديالکتيک...اما سقراط مي خواست خودشم به چيزي برسه ..."مبحث جديد" ... يني با آگاهي کامل به سمت چيز جديد ياد گرفتن و شکل دادن ...نمي شه به ضرس قاطع گفت کارکرد هنر اللخصوص موسيقي روي جسم و روح اثر خاص مي ذاره ... من مي تونم 10 صفحه موسيقيدان اسم ببرم که نقض حرفاي اون کتابه و خيلي هم خوب عمر کردن ... نيچه سلامت رواني و جسمي خودش رو به خاطر زندگييش که به فلسفه ش تبديل شده بود از دست داد.صبا از جووني مشکل قلبي داشت و ربطي به موسيقي نداشت ... استاد عزيزم شجريان نهايت آگاهي و آميختگي موسيقي هستن که الان شکر خدا سالم و 70 ساله اند ... استاد جليل شهناز که جسم و روح خودش رو قرباني زنده کردن تار کرد 90 سالشه ...هنرمندان موسيقي مدرن و 12 تني در برابر راک و رپ که انکار کردني نيستن و من اصلن اونا رو ارزش گذاري نمي کنم ... کاري که گويا تو مي خواي انجامش بدي ! و من بارها غير مستقيم و مستقيم بهت گفتم ارزش گذاري روي چيزي در مباحث کلامي بدترين راه حل ممکنه و الان دگ جايي نداره و نتيج هي مستقيم و اولشم دور شدن مخاطب از بحثه ... کجا بوديم؟ اها ... هنرمندان موسيقي مدرن که موسيقي ديوانه ها اصلن نام داره ... فقط بايد بشنوي ... گام هاي ثابتي نداره ... مثلاً فک کن داري يه تصنيفي توي شور مي زني يهو مي شه ماهور همون جاام مي شه نوا ! و مخاطب غير حرفه اي سردرد مي گيره ... چند نفر مشهورن که عمر خوبي هم کردن ... اين يه چيزه بديهيه که ربطي به طول عمر نداره اما در کنارش بديهيه که بستگي به فرد داره ...فرد مفهوم عميقيه ... به قول صادق هدايت که مي گه بعضي چيزا_مث خود کشي) با بعضي ها هست ... اين که يه نفر ديوانه مي شه تحت تاثير تم هاي اختلالي روان شناختي و موسيقي مي کشتش ربطي به جامعيتش نداره ...

    پاسخ

    سلام. واقعا ممنونم ك اومدي و باز هم نظرت رو كامل گفتي. ميام وبلاگت...
    + اميد 

    معتقدم که عوامل زيادي هستن .بسيار زياد ، که عمر آدمو کوتاه مي کنن .بذار اگر قراره چيزي عمر آدمو کوتاه کنه ، اون موسيقي باشه .توي اين زندگي خشک ماشيني شهري که دود همه جاي وجود آدمو خاکستري کرده ، بذار موسيقي رنگ آميزيش کنه ، حتي اگر بعدش لحظه ها کوتاه تر شن. يک لحظه رنگي زندگي کردن ، بهتر از يک عمر خاکستري بودنه .اين يه امر شخصيه .اگر مانور شما روي طول عمره و روي حق و باطل نيست .اين يه امر شخصيه .هرکسي هر طوري که لذت مي بره عمرشو مصرف مي کنه ...
    پاسخ

    اون ك درسته... زندگي را نفسي ارزش غم خوردن نيست! پس هر جور عشقه بگذرون! اما چ جوري بگذره ك تهش يه چيزي برامون داشته باشه؟ موسيقي هم همينه! چ جوري باشه ك هم باشه هم...
    + يك انسان 


    شبتون بخير

    نه از سر کنجکاوي نبود.

    مرسي هم لحن خاصي نداشت.از همون مرسي هاي معمولي که در روز به هم ميگيم

    کلا قصد بدي نداشتم.

    اون شکلکه هم براي اين بود که تقريبا نفهميدم چي گفتي!

    چون خود منم يه جورايي تو متن گفتم که نميخوام اسير ماديات و چيزهاي روزمره ي دنيا باشم.

    پاسخ

    من نگفتم قصد بدي داشتين!! منظورم اين بود ك چرا كنجكاوي نكردين؟؟!
    + يك انسان 
    مرسي
    سلام
    اولا جالب بود و قابل تامل . دوما اين آمار نميتونه به همه موسيقدانان و
    آواز خوانان و فعالان در اين عرصه تعميم داده شود . چرا كه شايد هزاران پزشك و يا قاضي و يا استاد و دانشمند و ........با دردهاي اين چنيني رخت از جهان بسته اند و بوسيله يكي از اين درد و مرض ها
    حضرت عزراييل به سراغشان آمده است . اونوقت ما بايد نتيجه بگيريم
    كه پزشك و استاد و دانشمند و چي و چي عاقبتشان اينگونه خواهد بود؟؟ والله اعلم
    پاسخ

    من به علت كمبود مكان و كمبود حوصله ي خواننده اسم همه رو ننوشتم ولي تقريبا چهار پنج صفحه اسامي خواننده هاي مشهور توي اون كتاب بود. در ضمن من هنوز حكم ندادم...! يه سري اطلاعات دادم و چند تا سوال پرسيدم. ممنونم از حضورتون
       1   2      >