وبلاگ :
حرف آخر
يادداشت :
حرف پنجم
نظرات :
4
خصوصي ،
11
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اشوان
ممنون که به فرضيه بچه گانه من جواب داديد. ولي با عرض معذرت بايد بگم وقتي ميگيد خدا نکنه چنين حماقتي کنيد و مشروب بخوريد نتيجش اين ميشه که ميگيد بايد رفت تو دهن يه نفر تا بفهمي مشروب خورده! نمي دونيد دهنش رو که باز کنه بوي الکل مي زنه تو صورت آدم. اگه مي دونستيد نمي گفتيد بچه گانه و قبول مي کرديد ممکن بر حسب اتفاق يک نفر که مست نيست بهش حد جاري بشه. پس قبول مي کرديد که اين يک توجيح مضحکه که چون ممکن به ديگران آسيب برسونه شلاق مي خوره. پس همه اين ها از ندونستن شکل ميگيره. در ضمن ذهن براي کار کردن و پيچ و تاب خوردن و صدها بار به بن بست خوردن و برگشتنه نه استراحت کردن و بن بست رو نديدن و هر چيز که مطابق با عقيده ما نيست بچه گانه تلقي کردن. فکر نمي کنم بحث ما نتيجه اي داشته باشه. من قانع شدم. بدرود.
پاسخ
اين طور كه مشخصه شما خيلي در اين زمينه تجربه داريد!ذهن براي درگير شدنه... بله... اگر نبود اين همه تفاوت نظر بين علماي شيعه نبود و اين همه پيشرفت علمي هم بدست نمي اومد.منظور بنده اين بود كه شما يه عينك بدبيني به چشمت زدي و مدام مي خواي اسلام رو بكوبي! اين جوري آدم پيشرفت نمي كنه!اينكه بحث ما نتيجه اي ( براي من البته) نداره از اولم معلوم بود.چون بنده اعتقاداتمو از سر راه و به سادگي نياوردم كه به همين سادگي و با حرفاي شما به بن بست برسم...