سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حرف بیست و یکم - حرف آخر


درباره نویسنده
حرف بیست و یکم - حرف آخر
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
اردیبهشت 91
فروردین 91
مرداد 91
آذر 91
دی 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
مرداد 92
مهر 92
شهریور 92


لینک دوستان
کانون فرهنگی شهدا
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
پیاده تا عرش
جاده های مه آلود
مدیریت MIS
****شهرستان بجنورد****
.: شهر عشق :.
یادداشتهای فانوس
رازهای موفقیت زندگی
برادران شهید هاشمی
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
صدای سکوت
حرف آخر برای خداست...
عاشقانه
گروه اینترنتی جرقه داتکو
Tarranome Ziba
این نیز بگذرد ...
ایرانی یعنی عشق
#**حرف های گفتنی**#
دل نوشته های یک دیلامی
ایرانیان ایرانی
زن بودن ممنوع
عدالت جویان نسل بیدار
هیئت فاطمیون شهرضا
جامع ترین وبلاگ خبری
خـــــستــــــــــــه امـــــــــــــــــ
خواندنی های ایران جهان
مناجات با عشق
یادداشتهای روزانه رضا سروری
امام زمان (ع)
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
* امام مبین *
دهاتی
fazestan
حاج آقا مسئلةٌ
کشتی کج
چریکه
وبلاگ شخصی استاد رائفی پور
پروژه بیداری
در پناه یازده
جنبش مصاف
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم...!
مرجع دانلود (چاپار سافت)
کبوترانه پریدید ، خوش به حال شما
بدون مرز
عطار نامه
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه...
بی نشانه
غریب شیعه
من شدم خلق که با مهدی زهرا باشم
میثاق
تا سپیده
ابابیل های ایران
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
حرف بیست و یکم - حرف آخر

آمار بازدید
بازدید کل :85340
بازدید امروز : 1
 RSS 

پیک برتر یا پیک بدتر؟!!

حتما تا حالا دم خونه ی شمام انداختن... از این پیک های برتر

منظورمه... که از آرایشگاه و سالن عروسی گرفته تا مبلمان و

پرده و اتاق کودک و روش های چاقی و لاغری سریع و انواع

رستوران و فست فود و کاشت دندون مصنوعی و

لیزر و ... توش آگهی پیدا میشه!

جالبیه موضوع اینجاس که یه صفحه در مورد رژیم نوشته

بعد دقیقا پشت همون صفحه عکس همبرگر انداخته به عرض

یه متر!!

نمی دونم چرا بی اختیار یاد این افتادم که:

"واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند"

چون به پشت صفحه می روند " آن کار دیگر می کنند" !!

حالا بی خیال اینا...

امروز یه منوی غذا دیدم توی یکی از صفحه های پیک که

مغزم سوت کشید...

یه بشقاب غذا 75 هزار تومن!

دقت کردین؟

هفتاد و پنج هزار تومان!

انواع ماهی و میگو و این چیزا بود...

بی اختیار یاد یکی از استادام افتادم که یه روز گفت:

چند وقت پیش، توی یکی از مدرسه های پائین شهر یه

بچه ی دبستانی سر کلاس غش می کنه...

بهش آب قند می دن... وقتی به هوش میاد ازش

می پرسن: مریضی؟

میگه: نه... دو روزه هیچی نخوردم...

 

و من با این فکر به غذای هفتاد و پنج هزار تومنی زل زده بودم...

این پولا از کجا میاد که پای یه وعده غذا می ره ولی

به یه بچه ی گرسنه نمی رسه؟؟؟

احیانا خمس و زکاتشو میدن؟!!



نویسنده : antimason » ساعت 6:1 عصر روز یکشنبه 91 اردیبهشت 10