دفعه ی پیش تا اونجایی گفتم که شهسواران معبد تشریف می برن قبة الصخره و
برا خودشون یه فرقه تشکیل میدن...
اون چه که مهمه اتفاقیه که براشون میفته... اون اتفاق چیه؟
شهسواران که بعد از جنگ خفن پولدار شده بودن با خاخام هایی آشنا میشن که
در ظاهر یهودی بودن اما در عمل از آئینی متفاوت پیروی می کردن...
یعنی یه جورایی جلب مخفی بودن و یه کارایی می کردن که شهسوارا انگشت
به دهن می موندن جون ِ شما!!
این آئین کابالا نام داشت و ریشه ی اون به هیرام می رسید که برای حضرت
سلیمان مجبور به بنایی بوده و بعد از مرگ سلیمان از خفت بردگی و بندگی
برای سلیمان آزاد میشه... !
آخه همون طور که می دونید حضرت سلیمان هفتاد و دو تا جن و به اسارت خودش
درآورده بود...
برای سلیمان معبد می ساختن... غواصی می کردن و از زیر دریا جواهر می آوردن
و خلاصه خر ِ سلیمان بودن!
این جناب هیرام هم رئیس اجنه ی تحت سلطه ی حضرت سلیمان بود!
خلاصه...
گرایش اعضاء این فرقه ( یعنی شهسواران) به آموزه های دوران فراعنه و استفاده
از علائم کاهنی و ترکیب اون با علائم مسیحی و اهانت آشکار به مسیح باعث شد
تا پاپ کلمنت پنجم در سال 1307 میلادی به همراهی فیلیپ لوبل پادشاه فرانسه
اساتید اعظم فرقه رو اعدام و فرقه رو به ظاهر منهدم کنه اما باقی مانده فرقه
تونستن فرار کنن برن اسکاتلند و اونجا پناهیت بگیرن و عقایدشون و آزادانه تبلیغ کنن!
مورخ انگلیسی، نستا اچ وبستر معتقده که:
" لژ اسکاتلند آغاز شکل گیری فرقه ای است که دو آرزو را سرلوحه ی برنامه ی
سیاسی و اقتصادی خود قرار داده اند:
1) بازگشت به بیت المقدس و احیاء دوباره معبد شهسوارن تحت عنوان معبد
سلیمان
2) نظم نوین جهانی بر پایه ی اعتقادات ملحدانه "