می دونم دو تا پست قبل یه مقداری خشک بود ولی انصافا وجدانم اجازه نمی داد
تاریخ رو تحریف کنم و جوری بنویسم که از خشکی در بیاد!
حالا شما به بزرگواری خودتون ببخشید...
اون حرفا رو زدم که برسم به کابالا
کابالا چیزی نیست جز برنامه ی دین ِ واحد!
یعنی چی؟
یعنی اینکه یه سری سبیل در رفته ی لنگه کفش
(که مفصلا راجع به وجه تسمیه بعدا خواهم گفت)
اومدن بحثی به اسم دهکده ی جهانی رو مطرح کردن و دین رسمی
این دهکده شد کابالا!
حالا کابالا چی میگه؟
می گه من یه دینی هستم که همه توش جا دارن... از یهودی و مسیحی و
مسلمون که صاحب کتاب آسمانی هستن گرفته تا گاو پرست و
هم جنس باز و شیطان گرا (همون شیطان پرست) و ...
مثلا توی همین اسلام خودمون...
نقاط ِ خشن و که برداریم چی می مونه؟
حد زدن و امر به معروف و نهی از منکر و اینا رو که بی خیال بشیم چیزی جز
صلح و صفا از دین باقی می مونه؟!!
خداوکیلی نه!
این نقاط شوخی ندارن باهات ولی در عین حال محافظت هستن!
اگه اسلام می گه حکم شراب خواری شلاقه برا اینه که اگه فلانی شراب بخوره
و بیاد توی خیابون ممکنه یه بلایی سر ِ مردم بیاره
و در عین حال میگه چی؟ ... چهار دیواری اختیاری!
آقا جون اگه کسی توی خونه ش شراب خورد حق نداری آبروشو توی جمع ببری
و اصلا حق نداری توی زندگیش فضولی کنی و محاکمه ش کنی برای کاری که
کرده!
چون توی ملأ عام نبوده... چون با کسی کاری نداشته... چون اصلا کسی ندیده!
تو حق نداری آبرشو ببری!
حالیته؟!
حق نداری!
خدا وکیلی این دین به آدم احترام می ذاره یا اون مسیحیتی که باید بری پیش
کشیشُ همه چیزتو بریزی وسط؟!
تصمیم با شماست!
*چون توسط خواهر محترمم توصیه شدم به کوتاه نویسی مطلب و همین جا نگه
می دارم!
البته خیلیم کوتاه نشد!!!