خدایا!
باش تا وقتی که من می گویم!!
مبادا وقتی فکرت نیستم سر و کله ات پیدا بشود!
مبادا سعی کنی خودت را یک طوری بگنجانی توی فکر و خیالم!
نه! خیالت راحت به این سادگی یادت نمی افتم!!
اگر صدایم را بشنوی، حاجتم را بدهی، دنیا بر وفق مرادم باشد،
اگر وعده ی بهشت بدهی و وعید دوزخ ندهی، اگر قول شرف بدهی که
سرب داغ توی حلقم نمیریزی و گوشت تنم را با قیچی نمیبری
یادت می افتم!
اما توقع نداشته باش که وقتی تازه ساعت 2 نصفه شب از زندگی مجازی ام دل کندم
و به خواب رفتم، کمی بعد بلند شوم و تو را عبادت کنم!! نه!
باید صبر کنی تا حال عبادتم خودش بیاید!
مگر این چیزها زورکی هم می شود؟!
راستی... این را هم بگویم
خدای خوبی باش و به همه چیز گیر نده
نه به ازدواجمان، نه به بچه داریمان، نه حتی به مرگمان
بشین آن بالا و نگاه کن به ایده عروس ها برای هرچه بیشتر برهنه شدن
در شب عروسی!!
خوب نگاه کن!
نمی بینی همه چه اصرار عجیبی برای هرچه بیشتر پخش کردن عکس ها و
فیلم هایشان دارند؟!
خدایا تویی که همه جا هستی، حتما عضو ثابت تمام گروه هایمان هم هستی!
ببین هر گروهی که می رویم عکس های عروسی و بارداری و جشن و
سرور مردم است!
به خودت قسم ما بنده های خوبی هستیم که هنوز اندازه ی این ها برهنه نشدیم!!
اصلا فرقی ندارد عضو کدام گروه باشی؟! تبلیغ فحشا همه جا می شود!
چه استقبال گرمی هم می کنند بینندگان!!
خدایا مراسم کفن و دفن هم دیگر دیدنی شده!!
از بستن خیابان اصلی و ضجه زدن عروس فلانی بالای سر میت بگیر
تا فلوت زدن هنگام دفن میت!!
یادم است تا همین چند سال پیش هنگام مراسم تدفین حضار سکوت می کردند
و به خواندن تلقین گوش می دادند و درس عبرت می گرفتند!!
حالا وقتی کسی میمیرد بقیه مثل شب عروسی دنبال خرید لباس و
قر و فرشان هستند!!
با چه اشتیاقی هم برای یکدیگر تعریف می کنند که در مجلس ختم فلان بنده خدا
چه کردند و چه دیدند و چه چشم و ابروها که برای هم نیامدند!!
انگار که مرگ هیچ وقت در خانه ی آن ها را نخواهد زد...
خدایا!
وقتش نشده کتاب آسمانیت را به روز کنی؟!
وقتش نشده در چاپ جدید یک سری اصلاحات انجام دهی؟!
چرا شراب را حرام کردی؟
چرا سگ با این همه مهربانی و وفاداری نجس است؟
دیروز مردی را دیدم که با اصرار عجیبی سعی داشت به من بقبولاند سگش از
پدر و مادر زاییده نشده و برای همین نجس نیست!!!
می گفت این سگ را در آزمایشگاه به دنیا آورده اند!
هه... نمی دانستم پدر و مادر عامل نجاست می شوند؟!!
روی این کره ی خاکی مردم فکر می کنند تو مثل ما فکر می کنی خدایا!!
طفلکی ها نمی دانند گذشته و حال و آینده همه برای تو یکیست!
نمی دانند تو خدایی
نیازی نداری فکر کنی و بعد دست به عمل بزنی.
فکر و عملت یکیست
همین مساله ساده را نمی توانند هضم کنند
حتی دیندارها و انسان های معتقدشان
برای همین نادانسته هزار کار غلط می کنند
غلط زندگی می کنند
با لباس و کیف و کفش و مارک و سفره های رنگی و زن و شوهر و بچه به
همدیگر پز می دهند.حتی با علم هم پز می دهند!
این جا کسی به فکر ساختن نیست.
همه می خواهند همدیگر را بسوزانند،
حال همدیگر را بگیرند...
خدایا!
این ها می دانند قرآن برای همه ی زمان هاست،
اما تا جایی تفسیرش می کنند که بتوانند از زن صیغه ای و مشروب (در حد فوایدش)
و سگ (در سطح مهربانی اش) و ... بهره ببرند.
کسی ادامه ی آیه هایت را نمی خواند. همان جمله ی اول را عمل می کنند و
چشم روی بقیه حرف هایت می بندند!
هیچ کس لطافت یک بانو، روح حساس، احترام و تکریم به او را نمی بیند.
زن ها آراستن را می بینند اما برای چه کسی را نمی بینند.
ازدواج را می بینند اما سادگی و آسانی را نمی بینند.
بچه دار شدن را می بینند اما بچه داری و تربیت را نمی بینند.
حق النفس را می بینند اما به راحتی اجازه می دهند دلشان به دست
هر بی سرو پایی صدها بار شکسته شود.
می دانند غیرت چیست اما بودن زن برهنه شان جلوی چشم صدها مرد را
بی غیرتی نمی دانند.
معنی فحشا را می فهمند اما از ترویج عکس و فیلم و خبر آن ابایی ندارند.
تو را می پرستند و عاشقت هستند اما تا جایی که سکوت کنی...
خدایا...
تا جایی باش که من می گویم...
ل ط ف ا
همیشه جاری باش./
